Posts filed under ‘اخبار اجتماعی و حوادث’

دست دختری بی گناه در اثر شکنجه های پدر قطع شد

شکنجه دختر بچه کودک آزاری قطع دست

درست همان روزهایی که اخبار تلخ کودک‌آزاری «هانیه»، افکارعمومی را درگیر کرده بود، در گوشه دیگری از شهر، دست راست دخترکی پس از ضرب و شتم شدید از سوی پدرش و سهل‌انگاری در مداوا، علیرغم انجام ۹ عمل جراحی از آرنج قطع شد.

به گزارش قشم دیلی ، شیرین صدر نوری ـ مددکار انجمن حمایت از حقوق کودکان ـ درباره جزئیات این پرونده، اظهار کرد: آن گونه که حدیثه گفته است، در واپسین روزهای فروردین ‌ماه امسال زمانی که مشغول ارسال پیامکی از تلفن همراه خود بود، پدر و پدربزرگش نسبت به او حساس شده و او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، و از آن زمان است که دردهای مکرر دست راست حدیثه آغاز می‌شود و مراجعه به شکسته‌بند خانگی توسط مادربزرگش هم فایده نداشت.

وی با اشاره به اینکه حدیثه فرزند طلاق است و حضانت او با مادرش بود، گفت: حدیثه به صورت موقت و تا پایان ایام امتحانات به همراه دو برادر کوچکترش نزد پدرش زندگی می‌کرد، پدری که سابقه اعتیاد را در پرونده زندگی خود دارد.

صدر نوری در گفت‌وگو با ایسنا گفت: با گذشت دو هفته درد دست حدیثه نه تنها قطع نشد بلکه در ۱۱ اردیبهشت‌ماه به دلیل تشدید درد، پدرش او را به بیمارستان فیاض‌بخش منتقل می‌کند، اما بنا به گفته حدیثه، به دلیل هزینه درمان، پدرش او را به خانه بازمی‌گرداند.

به گفته وی، پدر حدیثه چهار روز بعد و زمانی که دست او تا بالای مچ سیاه شده بود، او را به بیمارستان شفای یحیاییان منتقل می‌کند.

مددکار انجمن حمایت از حقوق کودکان ادامه داد: حدیثه زمانی به بیمارستان شفا یحیاییان منتقل شد که این عضو بدن او از بین رفته بود و علیرغم تلاش پزشکان و قراردادن دست او در یخ برای احیای عضو، در نهایت پس از انجام ۹ عمل جراحی ناموفق، ناچار به قطع دست او از آرنج می‌شوند.

حضانت حدیثه به مادرش سپرده شده بود و او موقتا نزد پدر مانده بود

صدرنوری در ادامه، به گذشته زندگی خانوادگی حدیثه پرداخت و با بیان اینکه پدر و مادر حدیثه از یکدیگر جدا شده بودند، عنوان کرد: در حالی که قاضی پرونده حضانت حدیثه و دو برادر کوچکترش را به علت عدم صلاحیت پدر، به مادر سپرده بود، اما از آنجا که مادر در تهران جایی برای سکونت نداشت، به همدان نزد اقوام خود می‌رود و قرار بوده که بچه‌ها نیز تا زمان اتمام ایام امتحانات نزد پدرشان بمانند. اما این فاجعه در ایام غیبت مادر رخ می‌دهد.

مددکار انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به کوتاهی و سهل‌انگاری پدر و همچنین مادری که به تماس و شکایت‌های ناشی از درد کودکش توجه نمی‌کند، افزود: با توجه به سابقه بیماری عفونی حدیثه، والدین باید نسبت به درد این دخترک حساسیت بیشتری نشان می‌دادند، چرا که بنابر اظهارنظر پزشکان معالج وی، این احتمال وجود دارد که ضرب و شتم «حدیثه» منجر به آسیب‌دیدگی عروق دست وی شده و در نهایت، گسترش عفونت در دست راست او به دلیل غفلت از مراجعه به پزشک، منجر به قطع دست وی شده باشد.

صدر نوری با اعلام پذیرش وکالت این پرونده از سوی انجمن حمایت از کودکان، عنوان کرد: با توجه به مدارک موجود، در حال تنظیم دادخواستی علیه پدر حدیثه هستیم و این موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری می‌کنیم.

و امروز حدیثه در حالی در کنار هانیه، نیما و باربدی که دیگر در میان ما نیست، قرار می‌گیرد که شمار اخبار کودک‌آزاری‌ها در جامعه رو به افزایش است.

فریادهای این کودکان در ضعف‌های قانونی و اعتباری به گوش‌ مسئولان ذیربط نمی‌رسد یا آن را هم می‌توان به گردن مشکلات فرهنگی و اقتصادی جامعه انداخت و وجدان خود را آرام کرد؟

Posted in اخبار اجتماعی, اخبار ایران

Tagged , , , , , , ,

ژوئیه 11, 2011 at 8:15 ب.ظ. بیان دیدگاه

زنی که مورد حمله وحشیانه شامپانزه قرار گرفت +۱۸

هشدار شامل تصاویر ناراحت کننده


۲۱۱٫ir_ یک زن آمریکایی که توسط یک شامپانزه مورد حمله قرار گرفته و صورتش به طور کامل از بین رفته بود برای سومین بار مورد جراحی صورت قرار گرفت و انتظار میرود بعد از چند سال خوردن پوره سیب زمینی و دیگر پوره ها بتواند دوباره پیتزا و هات داگ بخورد.

زنی که مورد حمله وحشیانه شامپانزه قرار گرفت  +18

کارلا ۵۷ ساله اواخر ماه گذشته جراحی را بر وری صورت و دو دستش انجام داد . به گفته پزشکان عمل دستش موفقیت آمیز نبوده ولی انتظار می رود جراحی صورت او مثبت باشد.
رئیس گروه ۳۰ نفره جراحی از نتیجه عمل صورت او خوشبین است و اعلام کرد :” این عمل قطعا به او کمک می کند که او دوباره احساس انسان بودن کند.”
در فوریه سال ۲۰۰۹ کارلا مورد حمله وحشیانه شامپانزه ی ۹۰ کیلویی همسایه قرار گرفت به طوری که ماموران برای نجات دادن او از دست شامپانزه با شلیک گلوله شامپانزه را از پای درآوردند.
در این حمله دست ها، بینی ، لب و چشمهای کارلا به شدت آسیب دید.

زنی که مورد حمله وحشیانه شامپانزه قرار گرفت  +18

انتظار می رود در چند ماه آینده کارلا قادر به نفس کشیدن از طریق بینی باشد و کنترل بیشتری بر روی ماهیچه های صورت خود داشته باشد. وی همچنین حس بویایی خود را دوباره به دست آورده ولی همچنان نابینا باقی خواهد ماند.
پسر کارلا در مصاحبه ای اعلام کرد مادرش به خاطر چهره غیرعادیش به حدی منزوی شده که علیرغم میل باطنی اش برای اینکه مورد تحقیر مردم قرار نگیرد از رفتن به جشن فارق التحصیلی دخترش خودداری کرد.
بعد از مرگ صاحب شامپانزه در ماه گذشته خانواده کارلا از دادگاه درخواست کرده اند ملک ۵۰ میلیون دلاری او را به عنوان غرامت به کارلا داده شود

ژوئیه 11, 2011 at 8:14 ب.ظ. بیان دیدگاه

پسر پیر ترین رفتگر شهر: از شهرداری تا ریاست جمهوری وعده داده اند اما همه دلسوزی کاذب بود

پیرترین رفتگر

محمد مرحومی پسر عبدالله مرحومی پیرترین رفتگر شهر تهران که وضعیتش در یکی دو هفته اخیر بازتابهای گسترده ای دررسانه ها داشت از وعده های پو شالی مسئولان انتقاد کرد.

پسر رفتگر پیر شهر تهران در گفتگو با روزنامه روزگار، غالبا گله گذاری می کند و در جملاتی سپاسگذاری. چناچه او روایت می کند نه بیمه پدرش درست شده و نه چناچه اخبار روایت کرده بودند برای پدرش خانه ای در سنندج در نظر گرفته شده است.

وی می گوید: این حرفها را جدی نگیرید، وعده های پوشالی است. پدرم ۲۱سال برای شهرداری کار کرده و کمتر از ۱۱سال برای او بیمه رد شده است.

او در ادامه گفته: به خاطر وضعیت بد اقتصادی منطقه ،بسیاری از شهروندان سنندجی به تهران و دیگر شهرها مراجعه کرده اند. نتیجه این کار هم ازهم گسیختگی خانواده هاست. اگر فرصت شغلی بود مطمئن باشید که من وپدرم وهزاران شهروند کرد ،راهی تهران نمی شدند.

پسر پیر ترین رفتگر شهر درباره اظهارات آقای طلایی که عنوان کرده بود حقوق پیرترین رفتگر شهر ۳۶۰هزار تومان بوده و نه ۲۰۰هزار تومان گفته: فیشهای حقوق پدرم موجود است از سال ۸۴ به بعد یک ریال بیشتر از ۲۰۰هزار تومان دریافت نکرده است.

وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته: برخی از جمله کاظمی نژاد مسئول دفتر آقای طلایی خیلی به ما کمک کردند اما خیلی ها هم خواستند از ماجرا بهره برداری شخصی کنند.

او در بخشهای پایان این مصاحبه همچنین عنوان کرده: از شهرداری تا نهاد ریاست جمهوری به ما وعده داده اند اما همه اینها دلسوزی کاذب است.

در همین رابطه بخوانید : فیلم مصاحبه با عبدالله مرحومی رفتگر ۷۶ ساله که از گرسنگی مرد

Posted in اخبار اجتماعی

Tagged , , , , , , , ,

ژوئیه 11, 2011 at 8:12 ب.ظ. بیان دیدگاه

زایمان زن جوان مشهدی در حیاط خانه متروکه

زایمان زن جوان

امدادگران اورژانس با همکاری آتش‌نشانان مشهد در طی عملیاتی زن جوانی را که بر پشت بام خانه ای متروکه در حال زایمان بود نجات دادند.

دکتر وفایی‌نژاد، رییس اورژانس خراسان رضوی در این باره گفت: ساعت ۱۲ روز پنجشنبه زن جوانی با مرکز امداد تماس گرفت و درخواست کمک کرد. مامورین اروژانس به محل رفتند و متوجه شدند این زن جوان بر بالای پشت بام خانه ای که محل تجمع معتادان است در شرایط بدی به سر میبرد. در این هنگام آتش نشانان به کمک مامورین امداد شتافتند و این زن را که در حال زایمان بود از خطر مرگ نجات دادند.

وفایی‌نژاد با بیان اینکه امدادگران در شرایط سخت بر بالین این زن حاضر شدند، گفت: در حالی امدادگران بر بالین این زن حاضر شدند که وی در حال زایمان بود. وی گفت: امدادگران به کمک این زن شتافته و توانستند نوزاد پسر این زن را در شرایطی سخت و در حضور معتادان مرد به دنیا بیاورند.

رییس اورژانس خراسان رضوی افزود: در حالی که به نظر می‌آمد با به دنیا آمدن کودک مشکل حل شده است اما امدادگران در آن شرایط نامناسب نتوانستند زایمان را کامل انجام دهند و به ناچار از ماموران آتش‌نشانی برای انتقال این زن کمک خواستند.

آتش‌نشانان با انجام عملیاتی ویژه این زن را از پشت‌بام این خانه متروکه به پشت‌بام همسایه کناری منتقل کردند و  به امدادگران اورژانس تحویل داده‌اند.

به گفته وی این زن که در محل تجمع معتادان زندگی می‌کرده در سخنانی ضد و نقیض علت زایمان خود در پشت‌بام توجیه کرده و به امدادگران گفته است؛ همسرش هنگامی که متوجه شده نوزاد در حال به دنیا آمدن است، برای خرید لباس نوزاد از این خانه رفته و دیگر بازنگشته است.

مِی 4, 2011 at 8:42 ب.ظ. بیان دیدگاه

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد دزفول

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر

برگزاری اردوی مختلط دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد دزفول که تحت عنوان گل گشت نوروز برگزار شده بود واکنش تند گروه های بسیجی و انصار و حزب الله را در پی داشت.

این گروه در خبری که در پایگاه خبری انصار حزب الله  منتشر شد نوشت :
اردوی مختلط دانشجویی دانشگاه آزاد واحد دزفول با عنوان گل گشت نوروزی با تدارک ویژه ای از سوی متولیان، برگزار شد. بی حجابی دختران دانشجو ، شوخی های زننده دانشجویان و اجرای زنده موسیقی مبتذل در فضای اختلاط ، بی بندو باری و… از جمله جلوه های ویژه این اردو بود.

این اتفاقات در حالی رخ می دهد که غفلت سنگین متولیان امر در برابر رشد روزافزون بی‌حجابی، بی‌عفتی و گسترش وحشتناک مفاسد اخلاقی و البته همراهی و تسهیل در مسیر گسترش آن در بسیاری از مواقع (مانند آنچه در تصایر مشاهده می‌کنید!) دست دشمن را برای طراحی براندازی نرم و خانه به خانه کاملا باز گذاشته است، تهاجمی که به تعبیر مولای متقیان هر ملتی را ذلیل خواهد کرد و تهاجمی که سرباز مهاجم و قربانیان و امکانات و تلفات آن همه و همه، درونی و خودی‌اند! در این عرصه سهم شما از مقابله با این تهاجم کشنده چیست؟!

با دیدن این تصاویر که صرفا گوشه‌هایی محدود از فضای حاکم بر برخی اردوهای دانشجویی را نمایش می‌گذارد می‌توان به کنه مقاله نشریه انگلیسی دیلی‌گراف پی برد!
آنجا که برای نابودی جمهوری اسلامی انفجار «بمب سکس» را برتر از هر روش سیاسی و نظامی معرفی کرده است! انفجاری خاموش و البته بسیار موثر که صورت‌بندی دیگری از جنگ نرم را به نمایش می‌گذارد

آوریل 26, 2011 at 10:39 ب.ظ. بیان دیدگاه

تغییر جنسیت هم برای «دیبا» خوشبختی به همراه نداشت

قتل خواهر

حامد، ۳۲ ساله بود و از حدود ۱۰ سال قبل با توجه به اینکه تمایلات زنانه در او شدید شده بود، تصمیم گرفت تغییر جنسیت دهد. او همچنین تصمیم گرفت برای ادامه زندگی و کار به تهران بیاید. تمام این موارد در حالی بود که در خانواده ما غیر از من هیچ‌کس از این راز باخبر نبود. وی ادامه داد: چند سالی از این موضوع گذشت تا اینکه من برای تحصیل به تبریز رفتم و بعد از فارغ‌التحصیل شدن، همانجا مشغول به کار شدم.

حوادث: جوانی که قرار بود بعد از تغییر جنسیت مسیر زندگی خود را عوض کند و به آرزوهایش برسد، به قتل رسید. عصر ۲۷ مرداد سال گذشته، ماموران کلانتری ۱۲۰ سیدخندان از طریق مرکز فوریت‌های پلیس، از وقوع قتل یک زن جوان در خانه خود باخبر شدند. ماموران با حضور در محل حادثه واقع در خیابان بنی‌هاشم، با جسد غرق در خون زن جوانی به نام دیبا روبرو شدند که به گفته همسایه‌ها، توسط برادرش به قتل رسیده بود. مهران، برادر دیبا که خود نیز زخمی بود، مدعی شد که با خواهرش درگیر شده و بعد از زخمی کردن خود و خواهرش، او را با دستانش خفه کرده است.

بعد از انتقال متهم به کلانتری و همچنین پلیس آگاهی، وی مدعی شد که روز حادثه بر سر مسائلی با خواهرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است؛ قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری ارسال شد. صبح دیروز جلسه محاکمه در شعبه ۱۱۳ و به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد؛ شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده و همچنین اعلام گذشت اولیای‌دم، خواستار مجازات متهم شد.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهام را قبول دارد گفت: حامد، ۳۲ ساله بود و از حدود ۱۰ سال قبل با توجه به اینکه تمایلات زنانه در او شدید شده بود، تصمیم گرفت تغییر جنسیت دهد. او همچنین تصمیم گرفت برای ادامه زندگی و کار به تهران بیاید. تمام این موارد در حالی بود که در خانواده ما غیر از من هیچ‌کس از این راز باخبر نبود. وی ادامه داد: چند سالی از این موضوع گذشت تا اینکه من برای تحصیل به تبریز رفتم و بعد از فارغ‌التحصیل شدن، همانجا مشغول به کار شدم.

در این مدت ارتباطم با حامد کم شده بود و در سال حدود ۲ بار او را می‌دیدم. در این مدت حامد به خارج از کشور رفت و در آنجا عمل جراحی تغییر جنسیت انجام داد. متهم گفت: تمام این موارد را آخرین باری که به تهران آمدم متوجه شدم؛ او به من گفت کار در تبریز را رها کنم و برای کار در مجموعه‌یی که او انتخاب کرده بود به تهران بیایم. بخاطر علاقه زیادی که به او داشتم قبول کردم و به تهران آمدم؛ اما فهمیدم کار جدیدم را پسری که با دیبا رابطه دارد انتخاب کرده است.

مهران افزود: نخستین شبی که تهران بودم، نیمه‌شب مرا از خواب بیدار کرد و حرف‌های نامربوطی زد؛ می‌دانستم که بعد از این عمل سنگین شرایط روحی و روانی خاصی دارد و به همین دلیل قرص‌های آرام‌بخش مصرف می‌کند. او را آرام کردم تا توانست دوباره بخوابد. طی چند روزی که آنجا بودم بطور مداوم رفتارهای نامناسب انجام می‌داد ولی بعد از صحبت‌های من آرام می‌شد.

وی ادامه داد: آخرین روزی که در خانه او بودم و قرار بود به شهرستان برگردم، صبح زود از خانه خارج شد و چند ساعت بعد با آن پسر برگشت. او به من گفت به آن پسر ۳۰میلیون تومان بدهکار است و از من خواست پول او را بدهم. بعد از اینکه آن پسر از خانه رفت، دیبا دوباره شروع به درخواست‌های نامعقول از من کرد و می‌خواست با او ارتباط برقرار کنم. متهم گفت: می‌دانستم که وضع روحی و روانی مناسبی ندارد، تلاش کردم با صحبت کردن او را آرام کنم اما موفق نبودم؛ تصمیم گرفتم خودم را هم بکشم و با لیوانی شکسته رگ خودم را زدم و شیر گاز را باز کردم تا هر دویمان بمیریم اما او گاز را قطع و حرف‌هایش را تکرار کرد.

با لیوان چند ضربه به سرش زدم که به اتاق خواب رفت و آنجا باهم درگیر شدیم که لیوان به گردنش خود. بعد از آن هم او را خفه کردم. بعد از اظهارات متهم، وکیل وی در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه موکل بدون قصد قبلی این کار را انجام داده و الان بسیار پشیمان است، خواستار تخفیف در مجازات وی شد. بار دیگر متهم برای بیان آخرین دفاعیات در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از کاری که کردم بشدت پشیمان هستم اما فاصله بین پشیمانی و اثبات آن برای دیگران بسیار سخت است. از خداوند می‌خواهم مرا بابت کاری که کردم ببخشد تا بتوانم به آغوش خانواده برگردم و کار و تحصیلم را ادامه دهم. بعد از اظهارات متهم، قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موکول کرد.

آوریل 26, 2011 at 10:30 ب.ظ. بیان دیدگاه

ازدواج موقت، بهانه‌ای برای سوءاستفاده از زن جوان!

من به او گفتم که يک بار ازدواج کرده ام و از شوهرم به خاطر اعتيادش به موادمخدر طلاق گرفته ام، اما پسر جوان که خود را عاشق و دلباخته ام معرفي مي کرد گفت: براي من هيچي مهم نيست و ما بايد هرچه زودتر

به طور موقت با هم محرم شويم تا به مرور زمان مخ پدر و مادرم را بزنم و رضايت آن ها را براي ازدواج دائم جلب کنم.
خراسان: از ازدواج اولم خيري نديدم و شوهرم تمام جهيزيه ام را که پدر بيچاره ام با هزار بدبختي فراهم کرده بود، خرج بساط دود و دم خود و دوستان لاابالي اش کرد.

وقتي هم کفگيرمان به ته ديگ خورد متوجه شدم همسرم قصد دارد خانه ما را علاوه بر پاتوق افراد معتاد به لانه فساد و فحشا تبديل کند و مرا نقطه هدف هاي شيطاني خود قرار دهد. براي او ديگر غيرت و ناموس معنا و مفهومي نداشت، به همين دليل به دادگاه رفتم و تقاضاي طلاق دادم. من به حکم قانون از او جدا شدم و به خانه پدربزرگم رفتم چون والدينم مي گفتند حداقل مدتي دندان روي جگر مي گذاشتي تا پدرشوهرت که پايش لب گور است بميرد و آن وقت ارثيه آن چناني او را بالا مي کشيدي بعد طلاق مي گرفتي.

زن جوان افزود: ۱۹ ساله بودم که مهر طلاق، صفحه شناسنامه ام را سياه کرد و به خاطر اين که منت پدربزرگ و مادربزرگ روي سرم نباشد به سر کار رفتم. اما انگار مهر بدبختي را روي پيشاني ام نيز زده اند زيرا که بار ديگر احساساتم به بازي گرفته شد و به راحتي فريب پسر مدير فروشگاهي که در آن کار مي کردم را خوردم. «مهران» ۲۵ ساله بود و از لحظه اي که همديگر را ديديم او ابراز عشق و علاقه کرد و به قول معروف، خواستگار از آب درآمد!

سمانه در دايره اجتماعي کلانتري آبکوه مشهد افزود: من به او گفتم که يک بار ازدواج کرده ام و از شوهرم به خاطر اعتيادش به موادمخدر طلاق گرفته ام، اما پسر جوان که خود را عاشق و دلباخته ام معرفي مي کرد گفت: براي من هيچي مهم نيست و ما بايد هرچه زودتر به طور موقت با هم محرم شويم تا به مرور زمان مخ پدر و مادرم را بزنم و رضايت آن ها را براي ازدواج دائم جلب کنم.

متاسفانه اين پسر جوان با وعده هايي که داد توانست مرا خام کند و من که فکر مي کردم هرچه سريع تر بايد از بلاتکليفي دربيايم به خواسته او تن دادم و ما به طور مخفيانه ازدواج موقت کرديم.

حدود يک سال از اين ارتباط پنهاني گذشت و در اين مدت چندين بار با مهران به مسافرت رفتم و خيلي به او وابسته شدم، اما حدود يک هفته قبل او به تمام وعده هايي که داده بود پشت پا زد و گفت: قصد دارد با دختري در تهران ازدواج کند و بهتر است همديگر را فراموش کنيم. در برابر اين برخورد تحقيرآميز سکوت کردم و خودم را عقب کشيدم، اما حالا مهران خواسته ديگري دارد و مي گويد يا بايد با يکي از دوستانش رابطه برقرار کنم و يا تمام فيلم هايي که از من گرفته است را منتشر خواهد کرد. نمي دانم چرا به چنين سرنوشتي دچار شدم. در ازدواج اولم، پدر و مادرم به طمع مال و ثروت يک خانواده مرا بدبخت کردند و در اين ازدواج پنهاني نيز من فريب يک مشت حرف پوچ و وعده و وعيد را خوردم. اگر آدم در هر کاري با افراد آگاه و معتمد مشورت کند چنين مشکلاتي برايش درست نخواهد شد.

سپتامبر 3, 2010 at 3:42 ب.ظ. بیان دیدگاه

یازده کشته و 200 زخمی در درگيري هزاران نفر از مردم انديمشک با نیروی انتظامی

هفت تیر – 7tir.com :

https://i0.wp.com/tinypic.info/files/1f2voz22efwnoxfqm9am.jpg
به گزارش هفت تیر  7tir.com : درگیری خونین طایفه ای در درون شهر اندیمشک با دخالت نیوری انتظامی به درگیری شدید تر مردم با نیروی انتظامی منجر شد چنان که نیروی انتظامی اندیمشک با ناتوانی در مهار بحران از شهرهای شوش و دزفول و اهواز درخواست کمک کرد و صدها پلیس ضد شورش این شهرها به کمک نیروی انتظامی اندیمشک شتافتند

اين درگيري ها روز چهارشنيه ساعت 12 ظهر در کوی ساختمان  شروع شد و تا نیمه شب بین جوانان دو محله اندیمشک ادامه داشت با دخالت نیروی انتظامی به محله  بهارستان کشیده شد و به درگیری مردم با نیروی انتظامی تبدیل شد .  در درگیری نیروی انتظامی اندیمشک به مردم حداقل یک مامور درجه دار  نیروی انتظامی کشته و ده تن دیگر از ماموران زخمی شدند و دو دستگاه ماشین نیروی انتظامی آسیب جدی دید

به درخواست نيروي انتظامي انديمشک نيروي هاي ضد شورش ابتدا با تمام قوا از شوش و دزفول و سپس با ناموفق بودن در صحنه از اهواز به انديمشک اعزام شدند

هم اکنون  وضعيت در انديمشک کاملا غير عادي است و شهر کاملا حالت نظامي دارد تا كنون،حداقل 300 نفر در جريان اين درگيري بازداشت شده اند و بيمارستان هاي انديمشک مملو از زخمي است .
به دنبال این درگیری ها روز پنجسنبه  ستاد بحران با حضور فرمانده نیروی انتظامی استان امام جمعه اهواز ، فرمانده سپاه ، و مسئولان امنیتی برگزار شد  و تصمیم گرفته شد نیروهای ضد شورش اهواز همچنان تا پایان سال  در اندیمشک باقی بمانند

, , , , , , , , ,


اخبار تکمیلی  به زودي در هفت تير قرار ميگيرد

هفت تیر – 7tir.com :

https://i0.wp.com/tinypic.info/files/1f2voz22efwnoxfqm9am.jpg
به گزارش هفت تیر  7tir.com : درگیری خونین طایفه ای در درون شهر اندیمشک با دخالت نیوری انتظامی به درگیری شدید تر مردم با نیروی انتظامی منجر شد چنان که نیروی انتظامی اندیمشک با ناتوانی در مهار بحران از شهرهای شوش و دزفول و اهواز درخواست کمک کرد و صدها پلیس ضد شورش این شهرها به کمک نیروی انتظامی اندیمشک شتافتند

اين درگيري ها روز چهارشنيه ساعت 12 ظهر در کوی ساختمان  شروع شد و تا نیمه شب بین جوانان دو محله اندیمشک ادامه داشت با دخالت نیروی انتظامی به محله  بهارستان کشیده شد و به درگیری مردم با نیروی انتظامی تبدیل شد .  در درگیری نیروی انتظامی اندیمشک به مردم حداقل یک مامور درجه دار  نیروی انتظامی کشته و ده تن دیگر از ماموران زخمی شدند و دو دستگاه ماشین نیروی انتظامی آسیب جدی دید

به درخواست نيروي انتظامي انديمشک نيروي هاي ضد شورش ابتدا با تمام قوا از شوش و دزفول و سپس با ناموفق بودن در صحنه از اهواز به انديمشک اعزام شدند

هم اکنون  وضعيت در انديمشک کاملا غير عادي است و شهر کاملا حالت نظامي دارد تا كنون،حداقل 300 نفر در جريان اين درگيري بازداشت شده اند و بيمارستان هاي انديمشک مملو از زخمي است .
به دنبال این درگیری ها روز پنجسنبه  ستاد بحران با حضور فرمانده نیروی انتظامی استان امام جمعه اهواز ، فرمانده سپاه ، و مسئولان امنیتی برگزار شد  و تصمیم گرفته شد نیروهای ضد شورش اهواز همچنان تا پایان سال  در اندیمشک باقی بمانند .

اخبار تکمیلی  به زودي در هفت تير قرار ميگيرد

, , , , , , , , ,

مارس 14, 2009 at 10:28 ق.ظ. بیان دیدگاه

/درگيري روز گذشته انديمشك/ فرمانده انتظامي خوزستان: درگيري طايفه‌اي و بر اساس كينه‌اي قبلي بوده است در اين درگيري هفت نفر كشته و ‌٦٨ نفر زخمي شدند

فرمانده انتظامي خوزستان گفت: درگيري روز گذشته شهرستان انديمشك، درگيري طايفه‌اي بر اساس كينه‌اي قبلي بوده است. اين كينه، به دليل موردي بسيار بي ارزش شكل گرفته بود.

سردار صيدعيسي دارايي در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهار داشت: در اين درگيري كه ميان طايفه عبده‌ولي و عده‌اي از جوانان انديمشكي رخ داد، سه هزار نفر با يكديگر درگير شدند.

وي افزود: براي مهار اين درگيري طايفه‌اي، يگان ويژه نيروي انتظامي استان به انديمشك اعزام و شرايط را پس از يك ساعت به حال عادي بازگرداند.

دارايي خاطرنشان كرد: متاسفانه در درگيري روز گذشته انديمشك، يك نيروي درجه‌دار انتظامي به شهادت رسيده و هشت نفر ديگر از نيروها نيز زخمي شدند.

وي گفت: تا كنون، 112 نفر در جريان اين درگيري دستگير و هفت قبضه سلاح كشف شد و شناسايي بقيه متهمان و عوامل اين درگيري ادامه دارد.

رئيس پليس خوزستان يادآور شد: در اين درگيري، 6 نفر از افراد دو طايفه كشته و 60 نفر نيز زخمي شدند. اين درگيري جمعا 7  نفر كشته و 68 نفر زخمي برجاي گذاشت.

اين در حالي‌ست كه فرماندار انديمشك به خبرنگار ايسناي خوزستان گفت: نزاع روز گذشته انديمشك، درگيري طايفه‌اي نبوده است.

محسن كرمي تصريح كرد: اين نزاع ساعت 12 روز گذشته، در كوي شهدا رخ داد و با دخالت نيروي انتظامي پس از يك ساعت كنترل شد.

, , , , , , , , ,

فرمانده انتظامي خوزستان گفت: درگيري روز گذشته شهرستان انديمشك، درگيري طايفه‌اي بر اساس كينه‌اي قبلي بوده است. اين كينه، به دليل موردي بسيار بي ارزش شكل گرفته بود.

سردار صيدعيسي دارايي در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ـ منطقه خوزستان ـ اظهار داشت: در اين درگيري كه ميان طايفه عبده‌ولي و عده‌اي از جوانان انديمشكي رخ داد، سه هزار نفر با يكديگر درگير شدند.

وي افزود: براي مهار اين درگيري طايفه‌اي، يگان ويژه نيروي انتظامي استان به انديمشك اعزام و شرايط را پس از يك ساعت به حال عادي بازگرداند.

دارايي خاطرنشان كرد: متاسفانه در درگيري روز گذشته انديمشك، يك نيروي درجه‌دار انتظامي به شهادت رسيده و هشت نفر ديگر از نيروها نيز زخمي شدند.

خبر اصلي و کامل تر را اينجا بخوانيد

يازده کشته و 200 زخمی در درگيري هزاران نفر از مردم انديمشک با نیروی انتظامی

وي گفت: تا كنون، 112 نفر در جريان اين درگيري دستگير و هفت قبضه سلاح كشف شد و شناسايي بقيه متهمان و عوامل اين درگيري ادامه دارد.

رئيس پليس خوزستان يادآور شد: در اين درگيري، 6 نفر از افراد دو طايفه كشته و 60 نفر نيز زخمي شدند. اين درگيري جمعا 7  نفر كشته و 68 نفر زخمي برجاي گذاشت.

اين در حالي‌ست كه فرماندار انديمشك به خبرنگار ايسناي خوزستان گفت: نزاع روز گذشته انديمشك، درگيري طايفه‌اي نبوده است.

محسن كرمي تصريح كرد: اين نزاع ساعت 12 روز گذشته، در كوي شهدا رخ داد و با دخالت نيروي انتظامي پس از يك ساعت كنترل شد.

خبر اصلي و کامل تر را اينجا بخوانيد

يازده کشته و 200 زخمی در درگيري هزاران نفر از مردم انديمشک با نیروی انتظامی

, , , , , , , , ,

مارس 14, 2009 at 9:34 ق.ظ. بیان دیدگاه


RSS کلوب 211

  • خطایی رخ داد! احتمالا خوراک از کار افتاده. بعدا دوباره تلاش کنید.

نوشته‌های تازه

بیشترین کلیک شده‌ها

  • هیچکدام

دسته‌بندی